کودک یا بزرگی کوچک
فقط به خاطر عموی بچه های ایران
به نام خدا“همه ی آدمــها در عمق وجودشــان تنـها هستند و این تنـهایی رنجشان میدهد ، اما چیزی در دنیای بیرون هست که واداراشان می کند از بیان احساسات ِ واقعی ابا داشته باشند.شاید چیزی شبیه به این جملات :” تـو نباید به تنهائیت اعتراف کنی ، نباید احسـاسات واقعی ات را نشان دهی وگرنه ضعیف بنظر میرسی “ولی بچه ها ترسی از بیان احساساتشان ندارند ، زمانیکه به محبت نیاز دارند ، دستهایشان را باز می کنند و با بی پروایی تمام می گویند :“دوسـتت دارم دوسـتم داشته باش”و این جمله اگر در دنیای بزرگترها بینشان رد و بدل شود ، نشان ضعف و کم آوردنه..و شاید به همین دلیل است که فرصت ها از دست می روند ، روز های عمر و ایـام جوانی طی می شوند و تنها چیزیکه می ماند ؛حس نوستالژیک و غریب ِ روزگارانی است که از روی غرور و یا ترس آن حرفهایی را که باید می گفتیم ، نگفتیم !”سلام! جوجه رنگی های عمو خوبید؟ببخشید یه مدت نبودم.مدتی تو دنیای آدم بزرگا غرق شده بودم تا چشمم به این نوشته ی عمو خورد!!! آقا داریوش میدونم که این مطلب هم مثل این نوشته شاید سالها خاک بخورد و شما نبینینش اما می نویسم لااقل برای دل کوچک خودم.... وقتی این مطلب رو خوندم داغ دلم تازه شد و اشک ریختم. اشک ریختم که خیلی جاها خواستم اینطور کودک باشم و نشد و خیلی جاها کودک شدم و جدیم نگرفتن و گفتن دیگه بزرگ شدی .... برای خیلی چیزا تلاش کردم و نشد و خیلی جااها هم تلاشم نتیجه داد.اما یه جا نه نتیجه داد و نه علامتی از نشدنش برام پیدا شد.انگار چیزی که میخواستم سواره بود و من پیاده... عمو فقط یکبار میخوام ببینمت تا برات همه چیو تعریف کنم.میدونم تو دلت ممکنه بگی به من چه که باید بشینم غم و غصه دیگران رو گوش بدم اما عمو شاید نوشته ام رنگ غم داشته باشه اما چیزایی که میخوام برات تعریف کنم رنگ غم نداره. عمو من همیشه سنگ صبور دیگران بودم و حتی یک بار سنگ صبور خوبی نداشتم.شاید هم من دنبال سنگ صبور بودم و اون آدما گل صبور بودن.نمیدونم نمیدونم....... به امید دیدار عمو به زودی زود..... شاید تا دیدن عمو دیگه آپ نکنم همه اتون رو دوست دارم و به خدا میسپارم نظرات شما عزیزان:
بسم الله@
سلااااااام ریحااااانه جونم خوبی آجیم؟من هرکاری کردم نتونستم آدرس جدیدتو لینک کنم آجی در پناه خود خدا باشی عزیزم
بسم الله الرّحمن الرّحيم
سلامپاسخ:سلام عزیزم.ممنون که اومدی.شاید حق با تو باشه.چشم سعی ام رو میکنم حتما بوس بوس
سلام آجی ریحانه.پاسخ:
سلام گلم.ایییییی نفسی میاد و میرود. حرف شما درسته اما مسئله کوچک شدن قلب نیست مسئله گفتن یا نگفتنه.دو تاش سخته..... پاسخ: عزیزم نمیدونم چه مشکلی پیش اومد که نصف نظرت پوکید.ولی خوندمش.شرمنده جمعه 27 ارديبهشت 1392برچسب:, :: :: نويسنده : ریحانه
درباره وبلاگ سلام.من ریحانه .. سال دارم. D: این وبلاگ رو فقط و فقط به خاطر عمو پورنگ ، عموی بچه های ایران (البته باید بگم منظور از بچه از بدو تولد میشه تا 120 ساله ااا) ساختم تا بتونم حرفامو بهش بزنم.خیلی تلاش کردم راه دیگه ای پیدا کنم اما نشد.ولی باز هم حرف خصوصیامو نمیدونم چیکار کنم؟؟؟ :(( به هر حال سعی می کنم نکات مهمی رو درباره اجراشون بگم.نقد ، پیشنهاد ، تشویق و ... کاریه که از دستم بر میاد D: من عاشق بچه ها و دنیای اونا هستم.وقتی خودم مثل عمو نمیتونم کمکی باشم پس باید به عمو کمک کنم تا بتونه اجراشو از طرف ما هم عالی تر به نمایش بگذاره...!!! فقط چی؟؟؟؟؟؟ کاریه که از دستم بر میاد D: پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان
|
||
|